گفتوگوی «موسیقی ما» با رهبر و آهنگساز برجسته موسیقی درباره حال و هوای این روزهای ارکستر سمفونیک تهران
سما بابایی:
ارکستر سمفونیک تهران روزهای آرامی را میگذراند. تا همینجا هم برای ارکستری که در این سالها یا در بحران بود یا تعطیل، خبر خوشی است. اما خوشتر آنکه این ارکستر به رهبری «شهرداد روحانی» در این مدت نهچندان طولانی توانسته به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند؛ از استقبال فراوان مخاطبان که همچنان اتفاقی عجیب است تا اجرا در شهرستانها و کشورهای دیگر. به نظر میرسد فرایندی حرفهای در این ارکستر حکمفرما است. این روزها اما ارکستر سمفونیک تهران به مناسبت ماه محرم فعالیت چندانی ندارد و همین امر فرصتی به دست داد برای گفتوگو با «شهرداد روحانی» آهنگساز برجسته و رهبر ارکستر سمفونیک تهران که با او دربارهی این روزهای ارکستر سخن بگوییم.
- * ارکستر سمفونیک تهران، در این روزها به علت ایام عزاداری تعطیل است و خب لابد این فرصت مناسبی برای شما و ارکستر است که بعد از این مدت طولانی و برنامههای فشرده، استراحتی داشته باشید.
البته ما در ماه محرم تعطیل هستیم و در نظر داریم که در ماه صفر برنامهای که مناسب این ایام باشد، اجرا کنیم.
- * ارکستر در سال گذشته بسیار فعال شده...
و شاداب! ارکستر سمفونیک تهران در این مدت فعالیتهای گسترده و فشردهای داشت که طبیعی است که روی همهی ما فشار فراوانی است؛ اما این خستگی بسیار دلپذیر است. شما وقتی کار بزرگی انجام میدهید و در مقابل آن نتیجهی خوب میگیرید، انرژی مضاعفی برای کار به دست میآورید. خوشحالم که این اتفاق دربارهی ارکستر سمفونیک تهران رخ داده است؛ به خصوص با شرایطی که ارکستر قبل از مسؤولیت من با آن روبهرو بود و گفتن آنها در حال حاضر دیگر ضرورتی ندارد. من حدود یک سال و چند ماهی است که به عنوان رهبر دائم و مدیر هنری ارکستر فعالیت میکنم و خوشبختانه تمام تمرکزمان را روی کار گذاشتهایم و همانطور که میتوان قضاوت کرد هماکنون فعالیتهای ارکستر بسیار پرتوان و پررونق است.
- * بله و اجرا در شهرستانها هم از جملهی همین موارد است.
بله؛ اجرا در شهرستانهای ایران همیشه برای من یک رویای شیرین بوده که حالا محقق شده است. البته اجرای ارکستر بزرگی مثل ما در شهرستانها کار بسیار مشکلی است. جابهجایی 80 نفر و تأمین مکان مناسب برای آنها به هیچوجه کار آسانی نیست. اما این دشواریها نباید ما را از این هدف دور کند؛ بهخصوص اینکه متأسفانه بیشتر فعالیتهای فرهنگی در پایتخت انجام میشود و مردم شهرستانها از بسیاری از رخدادها محروم هستند. ما در جنوب ایران همراه با ارکستر سمفونیک در حالی به اجرای برنامه پرداختیم که مردمان آن منطقه برای اولین بار ارکستر سمفونیک را از نزدیک میدیدند؛ اما خوشبختانه برنامهی ما با استقبال بسیار زیادی از طرف مردم عزیز این منطقه روبهرو شد. علاوه بر آن ما در باغ عفیفآباد شیراز نیز کنسرت برگزار کردیم که با وجود آنکه تنها یک هفته زمان برای بلیتفروشی داشتیم، بیش از 2500 نفر از برنامهی ما دیدن کردند. مدتی قبل از فرا رسیدن ایام محرم نیز در استان البرز برنامه داشتیم که آن هم با استقبال خوبی روبهرو شد و این برای هر رهبر ارکستر یا هر هنرمندی بهترین اتفاقی است که میتواند رخ دهد.
- * اجرا در خارج از کشور مانند همان اتفاقی که در فستیوال «راونا» رخ داد هم ادامه دارد؟
این یکی دیگر از ایدههای من است که امیدوارم محقق شود.
- * نظر «موتی» که رهبری شناخته شده است دربارهی ارکستر سمفونیک تهران چه بود؟
«ریکاردو موتی» به همراه 52 نفر از بهترین نوازندگان ارکسترهای ایتالیا و شفهای ارکستر این کشور که معمولاً با آنها در سراسر دنیا اجرا دارد به ایران آمد. سطح نوازندگان ایتالیایی بسیار بالا بود و ما هم قطعات اپرایی «وردی» را اجرا کردیم که همانطور که میدانید در ایران چندان اجرا نشده و ما تا قبل از آمدن ارکستر روی آنها تمرین کرده بودیم. بعد از اولین تمرین، در زمان استراحت ایشان به من گفتند که تو یک قهرمانی! من به ایشان گفتم که نوازندگان ارکستر سمفونیک قهرمانند؛ اما ایشان لطف داشتند و گفتند که به عنوان یک رهبر میدانند که چه اتفاقی در این ارکستر رخ داده است. البته که من از این گفتهی ایشان خرسندم؛ اما خوشحالی بیشتر برای من این است که این ارکستر از چنین سطح آمادگیای برخوردار است و چنین توانایی دارد که میتواند نظر رهبر بزرگی چون موتی را به خود جلب کند. ایشان در اظهارنظر رسانهای نیز به این مسأله اشاره کردند که من اول تمرین یک ارکستر ایرانی و یک ارکستر ایتالیایی داشتم، اما بعد از زمان خیلی کوتاهی یک ارکستر واحد در اختیارم بود. تمام اینها برای من اتفاقات خوشایندی است که در این مدت یک سال و نیم رخ داده است. خوشبختانهی برنامهی ما در فستیوال راونا نیز با استقبال مواجه شد و 3800 نفر از این برنامه دیدن کردند. برای مخاطبان ایتالیایی نیز این سطح از تواناییهای ارکستر سمفونیک تهران اعجابانگیز بود. این اتفاقات با حرف زدن و هیاهو درست نمیشود. باید کار کرد و خیلی هم سخت کار کرد تا چنین موفقیتهایی حاصل شود. فراموش نکنید که کار ما یک کار گروهی است و اگر تمام کسانی که در این ارکستر دخیل هستند، کار خود را به درستی انجام ندهند و همکاری نکنند، حتماً یک جای کار لنگ میماند. از کسی که مسؤول چیدن صندلیهای ارکستر است تا نوازندهها و من، همه باید دست به دست هم بدهیم تا کار انجام شود.
- * میزان استقبال از برنامههای ارکستر در ایران عجیب است؛ چون معمولاً گمان بر این بوده که موسیقی کلاسیک و به خصوص ارکستر سمفونیک مخاطب چندانی ندارد.
این تصور اشتباهی است.
- * اما در این سالها همیشه این مسأله وجود داشته.
من دربارهی گذشته نمیتوانم حرف بزنم. اما فکر میکنم یکی از دلایل این مساله این است که در حال حاضر فعالیتهای ارکستر با کیفیتی همراه است که مخاطب متوجهی آن میشود.
بله! شنوندگان ایرانی بسیار باهوش هستند و بهخوبی این مساله را متوجه میشوند و وقتی این نیازشان برطرف میشود از ارکستر حمایت میکنند. خوشبختانه بنا به آماری که سایتهای بلیتفروشی ارائه دادهاند، تا کنون تمامی برنامههای ارکستر سمفونیک با تمدید روبهرو شده است. اینکه مخاطبان چه چیزی دیدهاند، مسالهای است که من نمیتوانم دربارهی آن حرف بزنم. اما میتوانم بگویم که مجموعهی ارکستر سمفونیک تمام تلاش خود را انجام داده که کاری با کیفیت به مخاطب ارائه دهد. ضمن اینکه خوشبختانه من در هر کجای دنیا که اجرای برنامه داشتهام، با واکنش مثبتی از طرف مخاطب روبهرو شدهام.
- * خب سوال همینجا است. چطور این اتفاق رخ میدهد؟
ماجرا خیلی ساده است. من به عنوان رهبر ارکستر، رابطهای حرفهای و محترمانه با ارکستری که با آن کار میکنم ایجاد میکنم و این روی کیفیت ارکستر و در نهایت بازخورد مخاطب تأثیر میگذارد. ارکستر سمفونیک تهران هم از این مقوله جدا نیست. هرچند باید اعتراف کنم این ارکستر هنوز به نقطهای که ایدهآل من است، نرسیده است.
جایی که خیالم از تکتک نوازندگان راحت باشد و ارکستر بتواند با چند جلسه تمرین تمامی قطعات دشوار موسیقی کلاسیک را با صدادهی خوب اجرا کند. از آن طرف امکانات بیشتری دست ما باشد تا بتوانیم نوازندههایی که مورد علاقهی من است، جذب این ارکستر کنیم. خب همانطور که میدانید سطح حقوق نوازندگان در ارکستر سمفونیک تهران چندان بالا نیست. از طرفی ما باید منابع مالی کافی داشته باشیم که از رهبران میهمان بزرگ یا سولیستهای برجسته دعوت کنیم تا همراه با ارکستر به اجرای برنامه بپردازند. تا کنون بخشی از این اتفاقات رخ داده، اما اگر دست ما باز باشد میتوانیم اتفاقات بهتری را برای ارکستر رقم بزنیم.
- * یادم میآید در ابتدای حضورتان در ایران معتقد بودید که نوازندگان ایرانی به اندازهای قدرتمند هستند که نیازی به حضور سولیستهای خارجی نباشد.
هنوز هم میگویم که هرگز نباید در حالی که نوازندگان ما حقوقی دریافت نکردهاند از حضور نوازندگان خارجی بهره گرفت. این مسأله در صورتی برای یک ارکستر فایده دارد که ارکستر در وضعیت بسامانی قرار داشته باشد و آنوقت این امکان برایش فراهم شود تا از تجربیات نوازندگان برجستهی جهانی یا رهبران بزرگ بهره بگیرد. ما در این مدت از حضور چند نوازندهی جهانی برای اجرای مسترکلاس بهره بردهایم. این تبادلات فرهنگی همواره میتواند برای فعالیتهای ارکستر مفید باشد. برای همین میگویم که اگر این امکان وجود داشته باشد، اتفاق خوشایندی رخ خواهد داد. البته باید از بنیاد رودکی و وزارت ارشاد تشکر کنم؛ آنها با توجه به بودجه و امکاناتی که دارند، نهایت همکاری را با ارکستر سمفونیک تهران انجام میدهند. اما باید بپذیریم که اینها کافی نیستند. همانطور که ارکسترهای سمفونیک در دنیا به عنوان بخش مهمی از هویت فرهنگی کشورها، بخش مهمی از بودجهی آن کشور را در اختیار دارند. اما به هر حال ما باید واقعیتها را پذیرفته و بر اساس آنها عمل کنیم. با تمام اینها من فکر میکنم که ارکستر روز به روز شرایط بهتری را میبیند و میتواند کارهای بهتری انجام دهد. همانطور که در این مدت سیر صعودی خوبی داشته و حتی گاهی که ما به خاطر کمبود وقت، تمرینات کمتری داشتیم، همچنان نوازندگان اجرای رضایتبخشی را روی صحنه بردهاند. به نظر میرسد ارکستر سمفونیک تهران هماکنون شخصیت و اعتماد به نفسی پیدا کرده که میتواند به اهداف طولانیتری فکر کند.
- * ارکستر همان ساعات معمول تمرین را انجام میدهد؟
ما گاهی علاوه بر آن ساعات با نوازندهها تمرین میکنیم. گاهی نیز من از سرگروهها میخواهم که با نوازندهها تمرین بیشتری جز ساعات متداول داشته باشند. بعد از آن هم که من معمولاً درگیر جلسات اداری و رتق و فتق کارهای ارکستر هستم که گاهی تمام روزم را میگیرد.
- * این تمدیدهای پیدرپی ارکستر را خسته نمیکند؟
خب بهتر است که سالنی وجود داشته باشد که تعداد مخاطبان زیادتری را در بر بگیرد. اما متأسفانه سالنهایی جز وحدت برای اجرای ارکستر سمفونیک مناسب نیستند و ما در صورت اجرا در آن سالنها مجبوریم از میکروفون استفاده کنیم که روی کیفیت کار تأثیر میگذارد. حتی تالار وحدت هم سالنی به معنای کامل استاندارد نیست. برای همین ما یکی از اجراهایمان را در سالن رودکی که تنها سالن استاندارد برای اجرای برنامه است گذاشتیم تا اهالی موسیقی صدای واقعی ارکستر را بشنوند. این سالن هم متاسفانه ظرفیت بسیار محدودی دارد.
- * یکی از برنامههای مهم ارکستر که چندان به آن توجه نشد، برنامهای بود که برای کودکان اجرا شد. لطفاً دربارهی آن توضیح دهید.
دلیل اجرای آن ایده این بود که من همیشه فکر میکردم باید کودکان را از ابتدا با موسیقی کلاسیک آشنا کرد. خوشبختانه آن ایده مورد حمایت قرار گرفت و ما 5 اجرا برای کودکان داشتیم و با وجود آنکه جز یک برنامه، دیگر کنسرتهای ما ساعت 11 صبح بود، خانوادهها با تمام مشغلههای زندگی امروز با کودکانشان به دیدن برنامه آمدند. حتی تقاضا به اندازهای بود که ما باید کنسرتها را تمدید میکردیم که به خاطر نداشتن روزهای خالی در تالار وحدت، این اتفاق رخ نداد. بعد از پایان برنامه بسیاری از خانوادهها با من تماس گرفتند و از علاقهمندی فرزندانشان به موسیقی کلاسیک گفتند و حتی عدهای بیان کردند که فرزندانشان میخواهند هورن یا کنترباس یاد بگیرند؛ سازهایی که معمولاً کودکان توجه چندانی به آن ندارند و این برای من بسیار خوشحالکننده بود.
- * از این دست ایدهها باز هم در ارکستر رخ میدهد؟
حتماً. ما تا کنون آثار تعدادی از آهنگسازان ایرانی از جمله دهلوی، احمد پژمان، شاهین فرهت و مصطفی پورتراب را اجرا کردهایم و قرار است قطعهای از علیرضا مشایخی را نیز اجرا کنیم. اما یکی از ایدههای من این است که در طول سال، تعدادی از تمرینات را به نواختن آثار آهنگسازان جوان اختصاص دهیم. همانطور که میدانید قطعاتی که برای ارکستر سمفونیک نواخته میشود، چندان امکان اجرا ندارند و در تمام دنیا هم همینطور است. اما از این طریق آهنگسازان میتوانند اجرایی از آثارشان و صدادهی ارکستر از آن را بشنوند.
- * تصمیمی گرفته شده که آثار کدام آهنگسازان انتخاب خواهد شد؟
فعلاً مشغول مطالعه روی این آثار و بررسی آن هستم تا از میان آنها تعدادی اثر برای اجرا انتخاب شود.