حالا کمی مانده به اجرای «سی»، به کنسرت-نمایشی که کاری از «همایون شجریان» است و «سهراب پورناظری». خواننده و آهنگساز جوان که پیش از این تجربههای متفاوتی با هم داشتهاند؛ این بار سراغ «شاهنامه» رفتهاند. اثری که هر اندازه در ادبیات ایران سترگ است و زبان و ادبیات امروز ایران مرهون آن، در موسیقی غریب. البته تجربیات متعددی در این زمینه شده است؛ «آواز اساطیر»، «درفش کاویان» و «سیمرغ»، «از خشت و خاک» و چند اثر محدود دیگر. همین روزها هم قرار است «آواز پارسی» به اجرا درآید؛ اما پای این دو اسم که به میان میآید، نباید تجربههای مشابهی که در موسیقی ایران تجربه شده را در نظر داشت؛ با نگاهی به کارنامهی «همایون شجریان» میشود فهمید این خوانندهی برجسته خودش را محدود به هیچچیز نکرده است؛ حتی نام بزرگی که به دوش میکشد. او نشان داده که خوانندهی عافیتطلبی نیست؛ انگار او رسالت دیگری برای خودش دارد...